!!!??
شبی رد می شدم از یک خیابان
تو! را دیدم که می رفتی شتابان
لباست چرم و شالت بود پشمی
همه غرق نگاهت زیر چشمی!
لباست واقعا چسب بدن بود
خدایی تیپ تو خیلی خفن بود!
لج ما را درآوردی و رفتی
خیابان را قرق کردی و رفتی
از آن ناز و کرشمه هنگ کردم
و تا شب با خیالت جنگ کردم!
به روی هم بپوشی هر لباسی
گمان داری که خیلی باکلاسی!
گذاری پشت گوشت شال آبی!
نه سر لخت هستی و نه با حجابی!
گهی پایین گهی بالاست زیپت!
نه ایرانی، نه اسلامی ست تیپت!
کیلو پودر می مالی به رویت
کمی سرخ و کمی آبی ست مویت!
به پایت هست جین پاره پاره
جرش هم سایز انگشت اشاره!
سر زانوی تو سائیده و ریش
نمی دانی چه داری بر تن خویش
خیابان می روی با کله ی وز!
و ناخن های دستت سبز و قرمز!
کنی کل تنت را خالکوبی
که تا فردی بگوید: وای چه خوبی!
برنزه می کنی در ظهر مرداد
و عصرش می روی بلوار سجاد
از آن جا که سواری دوست داری
پیاپی می کنی ماشین سواری!
خلاصه خواهر من! با حیا باش
کمی هم فکر احساسات ما باش!